۱۳۸۸ دی ۱۰, پنجشنبه

نظر شما در مورد این نقاشی چیست ؟



۱۳۸۸ دی ۹, چهارشنبه

نظر شما در مورد این نقاشی چیست ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟



۱۳۸۸ دی ۸, سه‌شنبه

رویکردهای نقاشی کودک

نقاشی کودک


دوشنبه 7 دی ماه سال 1388

یکی از فعالیت های مورد علاقه کودکان نقاشی کشیدن است. نقاشی در رشد ذهنی کودکان تاثیر بسزایی دارد . اغراق نیست اگر بگوییم کودک آشنایی با جهان هستی و ابراز درونیات خود را در فرایند نقاشی بازتاب میدهد . در خصوص آموزش نقاشی دو دیدگاه کاملا متفاوت وجود دارد :

۱ ـ مربی در کار کودک اصلا دخالتی نکند و تنها ابزار کار را برای او فراهم آورد .

۲- مربی میتواند در کار کودک دخالت کند و در پرورش استعداد های او اثر گذار باشد .

حال ازشما مربیان این سوالها را می پرسیم - نظر شما چیست ؟ شما کدام دیدگاه را

قبول دارید ؟ و چرا ؟ آیا شما به صورت تجربی روش مو ثری در آموزش نقاشی

کشف کرده اید ؟ منتظر نظراتتان هستیم .



نوشته شده توسط رویا در ساعت 8:22 PM


۱۳۸۸ دی ۵, شنبه

قبل از شروع آموزش

اغلب به دلیل ارتباط آسان با کودک، مربیان تصور می کنند آموزش نقاشی کار راحتی است و با شیو هایی که خود آموزش دیده اند  به کودکان آموزش می دهند .

قبل از آموزش بهتر است مربی از خود چند سوال بپرسد:
1 - آیا من تحمل کودکان و خطا های آنها را دارم ؟
2- آیا  کودک درونم هنوز زنده است ؟
3- آیا عاشق نقاشی هستم ؟
در صورت مثبت بودن پاسخ  پرسش ها مربی میتواند  کار خود را آغاز کند . اما از کجا شروع کنیم ؟

کودکان همانند بزرگسالان پس از برقرار کردن ارتباط قادر به ابراز عقیده هستند . نقش کلیدی مربی آگاه در اینجا به خوبی مشهود است . جلسه اول بهترین زمان برای جلب اعتمادمی باشد . مربی می تواند بر اساس گروه سنی و جنسیت هنرجویان ،همراه با یک موسیقی ملایم قصه گویی کند و با تک تک اعضا کلاس ارتباط برقرار کرده و از روحیات انان  آگاه گردد . سپس رنگهای گواش
(تمپرا )را  که از قبل رقیق کرده، در اختیار کودکان قرار داده و به وسیله گفتگو و بازی رنگ  کلاس را به پایان برساند. هنگامی که کار همه تمام شد ،تمام آثار را بر روی پانلی که از قبل آماده شده نصب کند . بدون داوری!!!!!!!!!!!!!!!!!! بی طرفی مربی به جلب اعتماد اعضای کلاس نقاشی کمک می کند و موجب اکسپرس (بیان) بی پرده هنری آنان میشود.

۱۳۸۸ آذر ۲۷, جمعه

شاید با اندازه تمام مربیان !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

شاید با اندازه تمام مربیان روی زمین راههای متفاوتی برای آموزش به کودکان وجود داشته باشد همانطور که روشهای متفاوتی برای نقاشی کردن امکان پذیر می باشد . دقیقا نمی توان گفت که چه کارهایی را باید برای آموزش انجام داد اما بعضی از رفتارها را می توان نامناسب شمرد از جمله استفاده از ابزار ، روشهای تدریس ، چگونگی برخورد و … در ابتدا می توان گفت ، سعی در تفکیک گروههای سنی برای آموزش مناسب امری درست و به جا می تواند باشد چرا که تفاوت سن ، تغییر باورها ، رویاها و خیال را نیز شامل می شود آنچه که کودک 6 ساله از جهان میداند با نگاهی که یک کودک 11 ساله از جهان دارد باوری است کاملا متفاوت.


آموزش نقاشی برای کودکان پیش دبستانی



همانطوری که تمامی مدرسان نقاشی کودکان با استفاده از تجربیات خود می دانند کودکان در این دوره از کمترین اطلاعات علمی برخوردارند بنابراین بسیاری از باورهایشان ساخته و پرداخته ذهن و خیال کودکی شان است. در این سن اکثر فضائی که برای خود می سازد فضائی تخیلی بوده و قابل لمس و رویت ما نیست. اولیت گام در جهت آموزش به کودکان این دوره سنی باور دنیای خیالی آنهاست. همه چیز در دنیای آنها برای ما توصیف شده نیست برای توصیف دنیای کودکان هیچ زبانی گویاتر از زبان خود آنان نیست بنابراین برای کشف آنان تغییرفضای کودکان امکان پذیر نیست چرا که با این تغییر آنان را از خیالهای تکرار ناشدنی این دوران دور نگه می داریم ، پس اولین گام یم آموزش دهنده کشف دنیای فردی هر کودک و رسیدن به تخیل او می باشد. بهترین سن برای شروع آموزش به کودکان از پایان 4 سالگی پیشنهاد می شود البته باز این درهمه جا صادق نیست البته این نیز حکمی قطعی نیست چرا که بعضی از کودکان شخصیت های کودکانه شان تا حد زیادی باقی استکه امکان ماندن در جایی مشخص تحت زیادی باقی است که امکان ماندن در حای مشخص تحت عنوان کلاس ، به مدت نسبتا طولانی را ندارند ویا آمادگی پذیرش آموزش در وجودشان شکل نگرفته است و یا بعضی دیگراز 3 سالگی تمایل به پذیرفتن آموزش در وجودشان حضور دارد. ( که این مورد بیشتر در دختر بچه ها به چشم می خورد) به یاد داشته باشید، آموزش نقاشی برای کودکان به روش غیر مستقیم باید باشد و به تدریج وآهسته آهسته دور شدن از واقعیت ونزدیک شدن به رویاهای عادی کودکانه که معمولا در سر می پروراننئ وسپس ایجاد فضائی مناسب در جهت بوجود آوردن رویاهای خلاق و تازه و بدیع. توانایی هر مربی در جهت بنا نمودن دنیایی خلاق و رسیدن به خودباوری کودکانه برای هر هنرجوی خردسال شاید سنجشی مناسب برای بررسی توانائی های یک مربی باشد. نقاشی یک بهانه است ، بهانه ایی برای اینکه کودک بتواند از این طریق روند تحول خلاقیت خود را طی کند. مربی از موسیقی ، تئاتر، بازی و ... و شرایط کاملا غیر قابل پیش بینی در کلاس می بایداستفاده کند تا کودک را با زبان تصویر آشنا سازد ( زمانی که نوع لغط های آن متفاوت است ) و به کودکان بیاموزد ، نقاشی گاهی تنها یک سرگرمی نیست ، نقاشی یک زبان بین المللی است برای گفتن ناگفته های خود.اولین گام در جهت آموزشی درست ، شناخت ابزارمناسب است ابزاری متناسب با توانائی های فیزیکی و تمایلات حسی کودکان.

کودکان دوره پیش دبستان جذب رنگهای غلیظ می شوند ، آنها تمایلی به ترکیب رنگها با هم ندارند و می توانند در زمان کمی سطح سفیدی رابا غلظت بالا ی رنگی بپوشانند بنابراین رنگ مورد رنگ مورد استفاده کودکان باید دارای نوک بزرگی باشدو همچنین دارای غلظت رنگی مناسبی نیز باشد. یکی از مناسب ترین ابزار نقاشی برای این سنین پاستل روغنی می باشدو صد البته به همراه کاغذی مناسب برای آن. کاغذ پاستل روغنی به هیچ وجه نباید دارای سطح لیزی باشد. کاغذ و مقواهای زبر بهترین نوع برای کار با این وسیله می باشد البته بافت بسیار درشت نیز توصیه نمی گردد. به خصوص برای کودکان زیر دبستان چرا که کنترل وسیله روی بافت های درشت مقوا برایشان راحت نیست. پاستل روغنی دارای غلظت مناسب و بالا و پوشش دهی خوب بر روی سطح کاغذ و جرمی مناسب برای ایجاد بافت می باشدو در عین حال قطر زیاد نوک آن در پوشش دهی سطح یزرگی از کاغذ موثر بوده است و در عین حال بخاطر چربی بالا ، اصطکاک آن با سطح کاغذ کم می باشد بنابراین دست بچه ها زود خسته نمی شود که این یکی از مهمترین خصوصیت این وسیله برای کودکان می باشد. دومین وسیله ای که برای کودکان بسیار مناسب شناخته شده است ، گواش می باشد. گواش نیز دارای غلظت رنگی بسیار بالا وپوشش دهی خوبی است. دقت داشته باشید که تنها گواش مخصوص کودکان برای این گروه سنی مناسب است چرا که غلظت آن به گونه ای است که احتیاج به ترکیب کردن با آب نیست و مستقیم می توانند قلمو را به آب برده و مورد استفاده قرار دهند. برای کودکان بسیار دشوار است که جرمی از رنگ را با کاردک یا هر وسیله ای مانند آن از قوطی بیرون بکشد و سپس آن را با آب توسط قلم مو مخلوط نموده و غلظت مناسبی به دست آورد که این امر برای کودکان عملی سخت است و بدست آوردن غلظت مناسب از توانائی این گروه سنی خارج می باشد. ابعاد کار نیز برای کودکان بسیار موثر می باشد کاغذ یا مقوا نباید آنقدر کوچک باشد که بچه هنگام کشیدن دچار مشکل شود ( همانطور که می دانید کودکان در این گروه سنی قادر به کشیدن اجسام ظریف و یا کوچک نیستند) و نه آنقدر بزرگ باشد که کودکان را از کشیدن خسته نماید و دچار یاس شوند. برای کلیه گروهای سنی به طور عمومی می توان گفت که ابعاد کاغذ یا مقوا می باید متناسب با نوک ابزار نقاشی باشد.



پوشیدن لباس کار به کودکان آرامش خاصی می دهد چرا که در این صورت به راحتی می توانند نقاشی کنند و حتی اگر مایل باشند لباسهای کار خود را نیز رنگی نمایند دور کردن هر گونه نگرانی هنگام کاربرای کودکان لازم است از جمله کثیف کردن فضای کار، کفش و لباس و غیره. بدانید که هنگام کار، کودک می باید کاملا آزاد و و بی دغدغه باشد تا براحتی بتواند درون خود را هنگام نقاشی کردن تخلیه کند چرا که نقاشییکی از بهترین راههای دست یافتن به درون کودک و همچنین تخلیه روانی او می باشد. لازم به ذکر است که بهترین روش برای آموزش به کودکان کار در گروه می باشد. گروه به آنان می آموزد چگونه با دنیای خیالی یکدیگر آشنا شوندو آن را باور داشته باشند و در نتیجه به اعتمادی عمیق تر نسبت به تخیل خود پیش روند. کودکان در گروه مدام از هم می آموزند و از تجربیات نقاشانه یکدیگر بهره مند می شوند و شور والتهاب کودکانه را دائما به یکدیگر انتقال می دهند ، اتفاقی که هرگز در کلاسهای آموزشی انفرادی پیش نخواهد آمد ، معمولا کلاسهای خصوصی نقاشی ( انفرادی) برای کودکان بخصوص این سنین ، در صورت نبودن مشکل ( به لحاظ جسمی و روحی ) پیشنهاد نمی شود.

همنشینی تخیلات متفاوت کودکانه امکان بروز ذهنیت رویایی و افسانه های فردی این گروه را افزایش می دهد و مدام آنان را دچار خلق کردن باورهای کودکانه می نماید.

http://www.apameh.com/plugins/content/content.php?content.162

۱۳۸۸ آذر ۲۶, پنجشنبه

طراحي از چهره

طراحي از چهره



موضوعي كه مورد علاقه همه طراحان بوده و هست، مبحث طراحي از چهره است. بسياري از افراد حتي پيش از آغاز به طراحي، تلاشهاي فراواني در اين زمينه داشته و فعاليتها و تمرينات مربوط به طراحي را منحصر به موفقيت در ترسيم چهره مي دانند. براي طراحي از چهره لازم است كه مدل مناسبي داشته باشيد. شما مي توانيد از اشخاص اطراف خودتان درخواست كنيد تا به عنوان سوژه با شما همكاري كنند، در غير اين صورت به كمك آينه اي به اندازه متوسط (كه از چهره خودتان كوچكتر نباشد) به طراحي از چهره خودتان بپردازيد. پس از كسب مهارت كافي، مي توانيد از روي تصاوير و عكسها نيز طراحي كنيد ولي در هر حال تأكيد ما بر طراحي از سوژه عيني است، نه ذهني.


تناسبات چهره



براي طراحي از چهره، ابتدا بيضي تخم مرغي شكلي را به عنوان سر، در نظر گرفته، ترسيم نماييد. يك خط عمودي، دو نيمه چپ و راست چهره را به وجود مي آورد و با ترسيم يك خط افقي كه بيضي را به چهار قسمت مساوي تقسيم مي كند، محل چشم ها در چهره مشخص مي شود. چنانچه خط افقي را به پنج قسمت مساوي تقسيم كنيد، اندازه چشمها مشخص مي شود. شما متوجه مي شويد كه فاصله بين دو چشم، برابر با يك چشم است نيمه بالاي چهره را براي ابرو، پيشاني و موها در نظر گرفته و در نيمه پاييني به سراغ خط عمدي وسط چهره رفته و به كمك آن محل قرار گيري اجزاي ديگر چهره را پيدا مي كنيم. اگر از خط افقي تا پايين بيضي را به دو نيمه تقسيم كنيم، نوك بيني بر روي اين نقطه واقع مي شود. از اين نقطه تا انتهاي بيضي را نيز به نسبت يك سوم و دو سوم علامت گذاري مي كنيم تا خط ميان لبها نيز مشخص شود.

طراحي از اجزاي چهره


الف ـ طراحي از چشم ها: پيش از آغاز به طراحي، تمرين مشاهده را انجام دهيد. با دقت به چشمهاي خودتان در آينه نگاه كنيد، دو گوشه داخلي و خارجي چشم، نسبت سفيدي و سياهي كره چشم، حالت پلكها و حركت مردمك در سراسر چشم را بررسي نماييد. با مطالعه حالت چشم افراد در مواقع مختلف (تماشاي تلويزيون، مطالعه، خشم، شادي، گريه،هيجان، تفكر و ...) بپردازيد و آنها را بارها و بارها، هم به صورت ذهني و هم به صورت مشاهده دقيق مرور كنيد. ويژگيهاي متفاوت چشم افراد سالخورده و كودكان را مقايسه نماييد.

ــ فرم ساده چشم شبيه يك بيضي است كه دو گوشه آن با هم تفاوت دارند. گوشه خارجي، زاويه اي بسته دارد و تا سرحد تيرگي مردمك، مثلث كشيده اي را به وجود مي آورد.

ـــ گوشه داخلي، زاويه بازتري دارد و نسبت به گوشه خارجي، شكل مثلث كوچكتري را به خود مي گيرد.

ـــ مردمكها بدون استثنا شكل دايره دارند، در حالت نگاه عادي، قسمتي از مردمك زير پلك پنهان است. پس مراقب آن باشيد كه دايره مردمك را به طور كامل ترسيم نكنيد، زيرا در اين حالت، چشمها حالت وحشت زده يا متعجب به خود مي گيرند.



ـــ با حركت مردمك به سمت راست يا چپ، حجم پلك نيز كمي تغيير مي كند. پلكهاي بالا و پايين با هم تفاوت عمده اي دارند و حجم مژه ها در پلكها نيز متفاوت است.

در حين طراحي از چشمها به ياد داشته باشيد كه:



چشمها را نخست به طور جداگانه بررسي و ترسيم نماييد. پس از تسلط كافي، به طراحي از هر دو چشم بپردازيد. به فاصله چشمها از يكديگر (كه برابر با اندازه يك چشم است) و هماهنگي و تناسب مردمكها با يكديگر توجه داشته باشيد.

طرحها را كم رنگ بكشيد و به ارزش خط توجه داشته باشيد. در ترسيم مژه ها اغراق نكنيد، آنها را با حجم و اندازه واقعي بكشيد. معمولاً براي پلك پايين چشم، از خط كم رنگ نازك، يا پهناي نوك مداد استفاده مي شود. براي ترسيم پلك پايين و چين و چروكها به جاي خط، از سايه كم رنگ پهناي مداد هم استفاده مي كنند. پس از تمرين كافي، چشمها را با ابروها بكشيد. از ترسيم فرم چشم به طور ذهني اكيداً خودداري كنيد.


طراحي از ابروها

براي ترسيم ابروها، بايد به اين نكات توجه داشته باشيد: جهت و حالت ابروها، ضخامت ابروها، فاصله ابرو از چشم و فاصله ابروها از يكديگر.



نحوه ترسيم: ابتدا مسير و حالت ابرو را خيلي كم رنگ مشخص نماييد. با پهناي مداد، سايه ضخيمي متناسب با پهناي ابرو ترسيم كنيد. در جهت رويش موها با نوك تيز مداد، خطوط واضح و حالت دار بكشيد. ابروها را با توجه به مدلي كه در مقابل داريد، ترسيم كنيد. رويش و جهت موها را به دقت بررسي نماييد.


طراحي از بيني

بيني برجسته ترين نقطه در چهره افراد است و همچون ديگر اعضاي چهره از تنوع و گوناگوني برخوردار مي باشد. براي ترسيم آن، لازم است شكل ساده آن را (كه عبارت است از مخروط مثلث القاعده) در نظر داشته باشيد. فرم بيني را از جهات مختلف روبرو، نيم رخ و سه رخ مورد مطالعه قرار دهيد. به تفاوت اندازه در پره ها، نوك، حجم و ارتفاع بيني در افراد مختلف توجه كنيد سپس به طراحي از شكل بيني خود (به كمك آينه) بپردازيد. در حين طراحي توجه داشته باشيد كه:



ابتدا فرم كلي را آن گونه كه مي بينيد ترسيم كنيد. به جاي خط، از سايه و پهناي نوك مداد استفاده كنيد. تيره ترين سايه ها در پره هاي بيني ديده مي شود و تنها در همين قسمت هاست كه مي توانيد از خط نيز استفاده كنيد. وقتي به ترسيم بيني از روبرو مي پردازيد فقط در بخشهاي پايين بيني (پره ها و حفره ها) از خط استفاده كنيد. از آنجا كه فرم بيني،حجم برجسته اي دارد، به نور و سايه آن بيشتر توجه نماييد. وقتي چهره مدل در زاويه سه رخ يا نيم رخ باشد، مي توانيد از خط نيز براي قسمتي از ارتفاع بيني استفاده كنيد.

طراحي از لب

با مشاهده لبها در افراد مختلف متوجه مي شويد كه فرم لب، در تكميل شخصيت و كاراكتر چهره نقش فراواني دارد. ساختار كلي لب، امكان تغيير پذيري بسيار متنوعي دارد و هماهنگ با حالات روحي يا ظاهري شخص مي تواند جنبه بياني به خود بگيرد. فرم لب و دهان خود را در آينه مشاهده كنيد. حالتهاي صحبت كردن، خنديدن، خوردن، خميازه كشيدن، ناراحتي، شادي، اعتراض، فرياد زدن و ... را بررسي كرده و ببينيد كه بيشترن تغيير در كدام قسمت دهان ديده مي شود؟ در گوشه ها يا در قسمت مياني لبها؛ سپس به هماهنگي تغيير حالتها در چشم و لب به طور همزمان بپردازيد. علاوه بر حالتهاي رفتاري، به تغيير فرم در اثر تغيير وضعيت سر و چهره (نيم رخ و سه رخ و ...) نيز بپردازيد. با چرخش سر به پهلو، زير يا بالا، لبها نيز تغيير فرم پيدا مي كنند.

شيوه طراحي از فرم لب: براي فرم لب همچون فرم چشم، يك بيضي با گوشه هاي تيز و بسته در نظر بگيريد و آن را از طول و عرض به چهار قسمت تقسيم كنيد. لب بالا معمولاً باريكتر از لب پايين است. گاهي لب بالا و پايين در يك اندازه هستند و بسيار به ندرت پيش مي آيد كه لب بالا ضخيمتر از لب پايين باشد. بهتر است كه براي ترسيم فرم لب، به جاي خط، از سايه يا پهناي مداد استفاده كنيد. دو گوشه لب با هم برابر و يك شكل هستند. لب پايين شامل گوشه ها و بخش مركزي يا وسط است. سايه اي كه براي لب بالا در نظر مي گيريد بايد قدري تيره تر از لب پايين با شد. اين تيرگي در گوشه هاي دهان نيز تغيير پيدا مي كند.


طراحي فيگوراتيو



طراحي فيگوراتيو


طراحي فيگوراتيو، به آن دسته از طراحي ها گفته مي شود كه بر اساس حالتها و وضعيتهاي مختلف اندام انساني ترسيم شده و در طي آن، مطالعه و بررسي مورد نظر طراح نيز صورت مي گيرد. اين گونه طراحي ها شامل اسكيس، طراحي هاي دقيق، طراحي از فرم دست و پا و ... مي شود.


تناسبات موجود در اندام انسان


توجه به تناسبات موجود در اندام انساني و تسلط بر چگونگي اين تناسبات، طراحي از فيگور انساني را بسيار آسان مي سازد. آناتومي انسان، در هر دوره از زندگي (نوزادي، كودكي، نوجواني، جواني، ميانسالي، پيري) داراي ويژگيهاي خاصي است. اغلب طراحان، به هنگام طراحي فيگوراتيو، ابتدا، نمايي ساده از فرم بيضي سر را مي كشند و سپس به ترسيم خطوط راهنما براي گردن، شانه، ستون فقرات، لگن خاصره، دست و پا مي پردازند. اين شيوه بسيار ساده و اصولي است، ليكن اين سؤال پيش مي آيد كه طول و عرض اين خطوط راهنما بر چه اساسي ترسيم مي شود؟ پاسخ اين است: اساس و پايه تناسبات، همان فرم بيضي اوليه اي است كه در ابتداي كار ترسيم مي شود. ترسيم فرم اوليه بيضي به عنوان سر، حدود و اندازه طرح شما را مشخص مي سازد. با تكرار بيضي ها به تعداد 7 الي 8 برابر، طول قد يك فرد با اندازه متوسط و عادي مشخص مي شود. پس مي توان گفت: ارتفاع قد متوسط هر شخص، 7 تا 8 برابر طول سر خودش است.

ـــ نصف اندازه سر، براي طول گردن كافي است.

ـــ نيمه ديگر بيضي، به اضافه يك بيضي ديگر ، حدود گودي كمر را مشخص مي كند.

ـــ با ترسيم بيضي بعدي، از كمر تا لگن خاصره مشخص مي شود.

ــ با افزودن بيضي پنجم و ششم، حدود زانوها را مشخص كرده ايد.

ـــ دو تا بيضي ديگر حدود زانو تا كف پا را تشكيل مي دهد.


تقسيم بندي حركتي، بر اساس احجام اصلي


در اين شيوه، شما ضمن مشاهده حالت سوژه، هر قسمت عمده را به صورت حجم ساده اي ديده و ترسيم مي كنيد. قسمتهاي عمده عبارتند از سر، تنه (از شانه تا گودي كمر)، كمر تا مفصل پا، ران (از لگن خاصره تا زانو)، ساق پا (از زانو تا مچ)، بازوها و ساعد. كف دستها و پاها نيز به صورت احجام ساده اي ديده مي شوند.

نكته: در نظر داشته باشيد كه فاصله شما از سوژه حداقل 5/2 الي 3 برابر طول سوژه باشد. اگر قصد طراحي از تمام قد مدل را داريد، فاصله ذكر شده را حفظ كنيد و چنانچه مي خواهيد از سر تا بازو و آرنج مدل را ترسيم نماييد، فاصله شما 5/2 تا3 برابر طول سر تا آرنج مدل باشد.


بررسي تناسبات و حركت، با استفاده از خطوط محوري


در اين شيوه، علاوه بر سر، سه موضع حركتي عمده وجود دارد، ستون فقرات، شانه ها و لگن خاصره، كه به صورت خط مشخص مي شوند. توجه عمده طراح بر ستون فقرات و حالتي است كه اين قسمت در حركات مختلف به خود مي گيرد. جهت شانه ها از نظر مسير حركت، با جهت لگن خاصره در ارتباط كامل هستند و اين مسأله به خاطر حفظ تعادل بدن است. اكثر طراحان براي طراحي فرمهاي ذهني از اين شيوه به عنوان ساختار اوليه استفاده مي كنند و پس از اينكه از صحت حالت اصلي مطمئن شدند، به آن حجم مي دهند آنچه در اينجا به آنان كمك مي كند، تسلط بر همان تناسب اوليه (7 الي 8 برابر طول سر) است.


توجه به وضعيت اسكلتها و ماهيچه ها (شفاف بيني)


وقتي به عنوان طراح از فيگورهاي عادي اطراف خود طراحي مي كنيد، بايد قادر باشيد وضعيت ماهيچه ها و استخوانهاي داخلي بدن را به طور ذهني بررسي نماييد. اين امر تنها با مشاهده و تمرين مداوم صورت مي گيرد. به عنوان قدم نخست، هميشه سعي كنيد ستون فقرات اشخاص را مثل رشته زنجيري كه بر پيراهن دوخته شده و قابل مشاهده است، در نظر بگيريد. در اين حالت، علاوه بر ترسيم صحيح فرمها، به حالت شانه و لگن خاصره كه اهميت فراواني دارد توجه كرده ايد و طرح شما استحكام و استواري مورد نياز را دارد. مورد ديگر آنكه وضعيت دنده ها را در حالت خم شدن به جلو يا پهلو در نظر خود مجسم كنيد. شرط موفقيت در چنين مرحله اي، آشنا شدن كامل شما با وضعيت استخوان بنديهاست.


به اين نكات توجه كنيد:
ــ ابتدا طرحي بسيار كم رنگ و ساده از فرم كلي سوژه ترسيم نماييد. اين امر به شما كمك مي كند تا در جايگزيني سوژه در كادر مشكلي به وجود نيايد. چنانچه نيمي از تنه يا پاها از كادر كاغذ بيرون بزند، نقصي براي كار به شمار مي آيد.



ـــ در مراحل اوليه طراحي، يعني پس از ترسيم تناسبات، قدري از كار خود فاصله گرفته و آن را بررسي كنيد و به رفع نواقص احتمالي بپردازيد.



ـــ به تناسبات موجود در فضاي منفي توجه كنيد.



ـــ با استفاده از پهناي مداد يا گرافيت، تيرگيهاي موجود در سوژه را به صورتي آزاد و پر جرأت ترسيم نماييد. پس از پايان كار ارزش خطي مناسبي در طرح به وجود آوريد.
ـــ در طراحي فيگوراتيو، احتياجي به ترسيم اعضاي دقيق چهره مثل چشم و ابرو نيست. فرم انگشتان و كف دستها و پاها را هم به صورت كلي مشاهده كرده و حجمي بسيار ساده از آنها ترسيم كنيد كه فقط تأكيدي بر تناسبات صحيح باشد. به خاطر داشته باشيد كه حجم و فرم دستها قدري از حجم سر كوچكتر است و طول كف پا تقريباً هم اندازه با سر و بزرگتر از حجم دستها مي باشد. هنگامي كه قصد طراحي از تعدادي فيگور در كنار هم را داريد، علاوه بر تناسبات هر فيگور، به هماهنگي حاكم بر همه آنها نيز توجه داشته باشيد. وضعيت قرار گرفتن آنها در كنار هم، در نظر گرفتن سطح زمين، وضعيت و نسبت فضاي منفي ميان افراد و نهايتاً نور و سايه حكم بر فضا از نكاتي است كه بايد به آنها توجه نمود. اشخاصي كه در عقب واقع شده اند بايد كم رنگ و يا كوچك ترسيم شده و اشخاصي كه جلوتر هستند با وضوح بيشتر و در اندازه اي بزرگتر كشيده شوند. اسكيسهاي جمعي تأثير فراواني بر طراحي شما مي گذارند.


طراحي سريع

طراحي سريع


مدلي با تركيب دو عنصر بچينيد. طرح خطي ساده اي از آن ترسيم كنيد و به تمام مسايل مربوط به تناسبات توجه داشته باشيد و مقايسه قسمت هاي مختلف مثبت و منفي را در نظر بگيريد. سپس مدت زماني را كه براي اين طراحي به كار مي بريد در كنار طرح يادداشت نماييد. حال اگر قرار باشد كا شما به دلايلي (از جمله تغيير حالت سوژه يا فرصت كم براي طراحي و ...) مجبور به طراحي سريع باشيد چه خواهيد كرد؟ اكثر طراحان در اين شرايط از روش اسكيس يا ياد داشت برداري سريع استفاده مي كنند. اسكيس، مطالعه سريع و صحيح سوژه است و تفاوت آن با طراحي عادي در زمان به كار رفته، شيوه طراحي و نحوه توجه به جزئيات است.

طراحي عادي و اسكيس، هر دو يك هدف مشترك دارند و آن ترسيم صحيح است ليكن شيوه كار در اسكيس بدين گونه است:



1- مشاهده كلي يك يا چند سوژه و جايگزيني آن در كادر.



2- ترسيم اجزا به سوژه به صورتي ساده و كامل ( شفاف بيني ) (خط تناسبات)



3- در نظر داشتن اصل مقايسه اشيا و اجزا با يكديگر.



در طراحي اسكيس مطلقاً از پاك كن استفاده نمي شود. ابتدا اشيا را خيلي كم رنگ و با خطي نازك ترسيم كنيد و پس از اطمينان از صحت آن، با خطوطي روان. نرم و يك دست. طرح را آن چنان كه هست، تكميل كنيد. حتي المقدور مداد را از روي كاغذ بر نداريد. به طور همزمان به بررسي همه جانبه مدل بپردازيد. جزئيات را از كار خود حذف كنيد. در اسكيس فقط تناسب و ساختمان كلي شيء اهميت دارد. بزرگ و راحت كار كنيد اندازه طرح به صورتي باشد كه دستتان آزادانه به همه قسمت ها بپردازد. به ياد داشته باشيد كه در طراحي اسكيس نيز بايد به تناسبات و قرينه گي اهميت داد. در حين طراحي به ترسيم خط محوري و خطوط راهنماي ديگر براي دريافت صحيح فرم بپردازيد. مي توانيد مدل را به صورت حجم هندسي ديده و ترسيم كنيد. در اين حالت، حجم مورد نظر را كم رنگ ولي كامل و صحيح ترسيم كرده و سپس جزئيات را به آن اضافه كنيد. پس از پايان كار نيز از پاك كن استفاده نكنيد. از زياد بودن و تكرار خطوط ناراحت نشويد و به ياد داشته باشيد كه خطوط يك دست و پيوسته مي تواند بارها و بارها تكرار شوند. ليكن از به كار بردن خطوط تكه تكه و ريشه ريشه خود داري كنيد.

ارزش خطي



مدل سادهاي به رنگ روشن، مثل ليوان پلاستيكي، يك تخم مرغ و يا يك سيب را در مقابل خود بگذاريد و اسكيس از آن ترسيم كنيد. يك طرح اسكيس را با مدل اصلي مقايسه كنيد. در طراحي خطي و طراحي اسكيس، شما مي توانيد از سايه روشن استفاده كنيد، اما اگر بخواهيد وجود تور و سايه را در طرح نشان دهيد، بايستي به خطوط خود تنوع دهيد. همان طور كه در مدل خود نقاط تيره را قويتر و نقاط روشن را ضعيفتر مي بينيد، در طراحي نيز نيرو و ارزشهاي متنوعي در خطوط به وجود آوريد. خطوطي كه براي قسمتهاي روشن به كار مي رود خطوطي نازك و روشن خواهد بود و براي قسمت هاي تيره كه در سايه واقع شده اند از خطوط تيره و ضخيم استفاده مي شود.

نكته مهم



هيچگاه پس از اتمام كار به ترسيم مجدد و تأكيد بر قسمت هاي تيره نپردازيد. خط شما در حين ترسيم مي بايستي قوت و ضعف لازم را نمايان سازد. قسمت هاي تيره سوژه، همه يك دست و يك رنگ نيستند و بنابراين شما هم تيرگي هاي يكنواخت به كار نبريد. قسمتهاي تيره را با يكديگر مقايسه كرده و به تناسب ارزشهاي متنوعي كه دارند، ضخامت با تيرگي لازم را در طرح به وجود آوريد. شما در اين مرحله به ارزشهاي متنوع خطي كه ترسيم مي كنيد واقف و مسلط مي شويد و مي توانيد پس از اين، طرح خود را با توجه به ارزش خطي، ترسيم و تكميل كنيد. كليه طراحي ها به كمك ارزش خطي، كيفيت قابل توجهي پيدا مي كنند و همانگونه كه اشاره شد مسدله ارزش خطي، تابش نور و سايه ـ روشن، به ايجاد حجم و بعد در طرح كمك مي كند.


الفباي طراحي

الفباي طراحي



نقطه: نقطه كوچكترين اثري است كه يك وسيله از خود بر جاي مي گذارد. اندازه نقطه بر اساس ميزان كاربردي وسيله سنجيده مي شود. يعني نقطه اي كه از يك خود كار ثبت مي شود، با اثري كه از يك ماژيك يا ذغال طراحي باقي مي ماند از لحاظ كيفيت و اندازه بسيار متفاوت است. نقطه مي تواند شكلي منظم يا نامنظم داشته باشد. هر نقطه به تنهايي داراي نيروي جذب بصري فراواني است.

خط: خط، مسيري است ميان دو نقطه. خط اساس و پايه طراحي را تشكيل مي دهد و شناخت كامل و تسلط بر جنبه هاي مختلف آن بخشي از هنر طراحي را شامل مي شود. خط به صورتي كه ما بر روي كاغذ ترسيم مي كنيم عملاً در طبيعت وجود ندارد، ولي قوه باصره ما اطراف اشيا را (در تضاد با سطوح عناصر ديگر به صورت خطوط محيطي) مي بيند. با هر وسيله ممكن ترسيم خطوط را تجربه كنيد و به مقايسه نتايج مختلف بپردازيد. خط نمايانگر حالات و كيفيت هاي مختلفي است و حتماً بايستي در ترسيم آن تسلط لازم را به دست آوريد.

كيفيت خط: يك خط رسم شده مي تواند بيانگر ويژگي هاي بسياري باشد:

- ضخامت، نازكي، تراكم، مسير تابش نور، لطافت و ...

- جنسيت هاي گوناگوني همچون: فلز، شيشه، چوب، سنگ، پارچه و ...

- ايجاد حجم، سنگيني و وزن، سطوح گوناگون.

- ايجاد بعد، فضا و مقياس هاي ذهني يا حقيقي.

كليه اين ويژگي ها مختص طراحي با دست آزاد است و طراحي هاي ماشيني يا تصوير سازي هاي كامپيوتري نمي تواند هم طراز و هم سنگ دست طراح عمل كنند. خطوط به طور عمده به سه دسته خط صاف، خط شكسته و خط منحني تقسيم مي شوند و هر دسته شامل انواع متنوعي از خطوط است كه براي كاربرد خاصي در نظر گرفته شده است.

تمرين طراحي: طرحي از مدل بر روي كاغذ طراحي بكشيد. خط ها را آزادانه و راحت بكشيد. براي تصحيح از پاك كن استفاده نكنيد، خط را دوباره بكشيد. خط به كار رفته يك دست و مطمئن باشد، از ترسيم خط هاي تكه تكه و ريشه ريشه خود داري كنيد. طرح هايي كه مي كشيد زياد بزرگ يا كوچك نباشند. طرح بايد حد اقل نيمي از صفحه كاغذ يا كادر شما را بگيرد. تنها به يك بار ترسيم اكتفا نكنيد. مدل را بارها و بارها از زواياي مختلف بررسي و مشاهده كنيد.

طراحي چشمي – مرحله اول

اين مرحله از طراحي از نظر تقويت ديد و ذهن اهميت فراواني دارد. شما بايد حتي المقدور كمتر به كاغذ طراحي و خطي كه ترسيم مي كنيد نگاه كنيد. در اين مرحله صرفاً چشم شما به مدل است. پس سعي كنيد هم زمان با حركت چشم خود بر روي مدل، خط را هم ترسيم كنيد. به تدريج و با كمي تمرين مي توانيد بر روي مدل متمركز شده و فقط در نقطه شروع، به كاغذ طراحي نگاه كنيد. توجه داشته باشيد كه بسياري از هنر جويان آنچه را كه مي دانند ترسيم مي كنند، نه آنچه را كه مي بينند. در اين مرحله شما صرفاً آنچه را كه مي بينيد ترسيم كرده ايد. در اين تمرين بهتر است كه مداد را از روي كاغذ بر نداريد. طرح را آرام و به قصد مطالعه و بررسي ترسيم كنيد نه اينكه تكليفي را انجام داده باشيد. جزئيات و نقش و نگارهاي مدل را حذف كنيد. اندازه طراحي نه خيلي كوچك باشد و نه خيلي بزرگ.

طراحي چشمي – مرحله دوم

اهميت اين مبحث در تمام مراحل طراحي مخصوصاً زماني كه پيشرفتي نسبي در كارتان به وجود آمده نهفته است و تنها خود شما مي توانيد متوجه تغييري شويد كه اين شيوه، بر نحوه مشاهده حافظه شما خواهد گذاشت. مدل نسبتاً ساده اي را انتخاب كنيد. مي توانيد به دو روش عمل كنيد:

- پس از بررسي مدل به صورت همه جانبه و كاملاً دقيق، طراحي را شروع كرده و ديگر به مدل نگاه نكنيد.

- بررسي را به صورت مرحله به مرحله انجام دهيد. يعني ابتدا شكل كلي مدل را ديده و طرح كلي را كه در ذهنتان مانده ترسيم كنيد. سپس ويژگي هاي ثانوي را به دقت مشاهده كرده و بعد به طرح اضافه كنيد. پس از آن به سراغ جزئيات ديگر رفته و بعد از مشاهده دقيق آنچه را در ذهنتان مانده ترسيم كنيد.

در هر دو روش به ياد داشته باشيد كه: مدت زمان مشاهده، بيشتر از زمان ترسيم باشد. از پاك كن استفاده نكنيد. خط ها را به راحتي و آسودگي بكشيد و اگر قسمتي از طرح خراب شد خط صحيح را روي آن بكشيد. پس از پايان كار طرح را با مدل مقايسه كنيد. اما آن را اصلاح نكنيد بلكه مجدداً طراحي را مرحله به مرحله آغاز كنيد. هر بار كه مدل را طراحي مي كنيد نيروي حافظه خود را تقويت كرده ايد.

درس دوم



چگونه ديدن و مشاهده از ديدگاه يك طراح

نخستين مرحله ديدن درست، مشاهده حجم كلي به صورت يكي از احجام هندسي است. در اين مرحله شما بايستي تمام جزئيات شيء را حذف كرده و شكل كلي آن را بر روي كاغذ ترسيم كنيد. علت استفاده از احجام هندسي، دقيق و كامل بودن آنها است. بيشتر اشيايي كه در اطراف خود مي بينيم شباهت فراواني با احجام هندسي دارند و چنانچه بخواهيم از همين وسايل به عنوان مدل استفاده كنيم مي بينيم كه احجام استوانه و مكعب كار برد بيشتري دارند. وقتي شما يك فرم استوانه بر روي كاغذ بكشيد، مي توانيد آن را تبديل به يك ليوان، گلدان، پارچ آب و بسياري شكل هاي ديگر كرده و جزئيات متنوعي به آن بيفزاييد. علت آن است كه دو فرم استوانه و مكعب از لحاظ تعادل و ايستايي، ثبات بيشتري دارند و البته از جنبه توليد و ساخت نيز مزايايي دارند كه در حيطه بحث ما نيست.


ديدن طراحي و مقايسه

وقتي از يك مدل خاص طراحي مي كنيد به دنبال علايم و نشانه هايي براي مقياس صحيح باشيد. زماني كه چند مدل را در مقابل داريد، مي توانيد نشانه هاي فراواني براي مقايسه تناسبات پيدا كنيد. پس از مشاهده دقيق به طراحي بپردازيد. براي شروع همواره مدلي را كه جلوتر از بقيه است طراحي كنيد. بهتر است به جايگزيني صحيح مدل در صفحه نيز توجه داشته باشيد. در اين مورد شما بايد تمام مدلها را به صورت يك شكل ساده و عمده ديده و همان شكل را ترسيم كنيد. سپس به جزئيات بپردازيد. در اين حالت است كه مي توانيد از جاي گرفتن كل طرح در صفحه مطمئن باشيد.


شفاف بيني

توجه به اين نكته همواره از بسياري خطاها در طراحي جلوگيري مي كند. در اين مرحله هنگامي كه شما چند مدل در مقابل خود داريد سعي كنيد همه را به طور كامل طراحي كنيد. ويژگي اشيايي را كه به طور كامل در مقابل ديد شما نيستند و پشت عنصري ديگر واقع شده اند، در نظر بياوريد و آن را كم رنگ و ساده ترسيم كنيد. دريافت تناسبات در اين مرحله بسيار ساده و روان خواهد شد. سپس مي توانيد خطوط اصلي طرح را پر رنگ و جاندار ترسيم كنيد.


طراحي فضاي منفي

مدلي را با دو يا سه عنصر چيده و خوب به آن نگاه كنيد. حال با خط ساده اي فضاي اطراف مدل را مشخص كنيد، بي آنكه اشاره اي به خود مدل داشته باشيد. بهتر است كه ابتدا با يك عنصر شروع كرده و در طرح بعدي تعداد سوژه را به دو، سه و چهار افزايش دهيد. به ياد داشته باشيد كه توجه به قسمت هاي مختلف فضاي منفي نيز به صورت مقايسه اي است. طراحي فضاي منفي در اينجا به شما كمك مي كند تا شكل كلي مجموعه را در يابيد و همه اجزا را به صورت عنصر واحد و يك دست مشاهده كرده و در صفحه و كادر جايگزين نماييد. اين گونه كلي ديدن اشيا به شما كمك مي كند تا نسبت صحيح را در نگاه اول دريافته و طراحي را در اندازه اي مناسب، كوچك يا بزرگ آغاز كنيد. فضاي منفي به اندازه فضاي مثبت اهميت دارد. در بسياري موارد به خصوص در اكثر پوسترها مي بينيم كه اهميت بيشتر به فضاي منفي داده شده، در اكثر آرمها و نمادها، فضاي منفي يا سفيد، ارزشي برابر با فضاي مثبت و يا سياه دارد و طراحان و گرافيستها در عين توجه به فرم اصلي، نقش فضاي منفي را نيز در نظر دارند.


نقاشی با آبرنگ

نقاشی با آبرنگ



ابزارهاي لازم براي كار با آبرنگ، يك جعبه آبرنگ خوب كه حد اقل دوازده رنگ داشته باشد. همچنين قلم موي شماره 10 آبرنگ به اندازه متوسط است، با اين قلم مو مي توانيد لكه هاي نسبتاً بزرگ ايجاد نماييد و نيز خطوط ظريف را نيز رسم نماييد. قلم موي خوب وقتي خيس مي شود نوكش به نازكي سوزن در مي آيد. وسيله ديگري كه براي نقاشي با آبرنگ لازم داريد عبارتند از: يك تخته شاسي به رنگ سفيد. (از يك صفحه شيشه اي كه پشت آن كاغذ سفيد چسبانده شده مي توانيد استفاده كنيد.) سفيدي شيشه يا تخته شاسي سبب مي شود كه رنگ هايي را كه با هم مي آميزيد ببينيد و ميزان غلظت آن را تشخيص دهيد. يك قطعه اسفنج (ابر) كه با آن بتوانيد كاغذ را مرطوب بنماييد، پارچه تميزي براي پاك كردن و خشك نمودن قلم ها و همچنين دو ظرف كوچك براي آب، يكي براي شستن قلم مو و ديگري برا ي آماده نمودن و در هم آميختن رنگها. پيش از شروع نقاشي با آبرنگ كاغذ را نمناك كنيد (با اسفنج مرطوب ) سپس كاغذ را بر روي ميز يا تخته زير دستي با چسب بچسبانيد. در اين حالت سطح كاغذ چين خوردگي دارد ولي پس از چند دقيقه كه نم كاغذ برچيده شد سطح آن نيز صاف مي گردد. كاغذ را دوباره مرطوب نماييد و اندكي صبر كنيد تا نم آن كم شود، در حيني كه سطح كاغذ در حال خشك شدن است با مداد نرم، پاره اي از قسمت هاي شكلي را كه در نظر داريد مجسم سازيد روي كاغذ نمناك طرح كنيد. پس از پايان طرح كاغذ را به كنار بگذاريد تا رطوبت در آن رسوخ نمايد، در اين فرصت رنگها را آماده كنيد.

قلم مو را با مقداري آب و با رنگ آغشته سازيد و رنگ را كاملاً روي تخته شاسي بماليد تا كاملاً حل شود. دفترچه آبرنگ يا تخته اي را كه كاغذ آبرنگ بر روي آن چسبيده روي سطح صاف قرار داده و به نقاشي بپردازيد. قلم مو بايد هميشه پر از آب و رنگ باشد، خواه شكل ظريفي را نقش كنيد و يا اينكه سطح بزرگي را رنگين سازيد. دليلش اين است كه در اين روش، عمل نقاشي بايد با سرعت و جرأت انجام گيرد و چنانچه قلم مو خشك باشد اين عمل امكان پذير نخواهد بود. در نقاشي با آبرنگ براي اينكه رنگها در همديگر نروند، بين ضربات قلم فاصله كوتاهي در نظر بگيريد تا كاغذ بتواند رنگ اول را در خود فرو ببرد و براي پذيرش رنگ بعدي آماده شود. اگر بخواهيد رنگ ها كاملاً شفاف و درخشنده با شند بايد صبر كنيد تا لايه رنگي كه روي كاغذ كشيده ايد كاملاً خشك شود و سپس لايه ديگر را روي آن بكشيد. چون جنسيت مادي آبرنگ شفاف است، بنابراين هر لايه اي كه روي لايه ديگر مي نهيد رنگ لايه زيرين را نيز نشان مي دهد و در محل برخورد دو لايه، رنگ تيره تر خواهد شد. مثلاً اگر سطحي را به ر نگ سبز درآوريد و پس از خشك شدن لايه قرمز روي آن بكشيد در نقاطي كه سبز و قرمز روي هم قرار گرفته باشد رنگ قهوه اي پديد خواهد آمد. ولي نبايد بيش از دو يا سه رنگ را با هم مخلوط نمود چون در اين صورت رنگ كدر خواهد شد. هرگز رنگ سفيد به كار نبريد. سفيد، رنگها را مات مي كند و از درخشندگي رنگ مي كاهد و خصلت نقاشي با آبرنگ يعني (شفافيت) را از بين مي برد.


آبرنگ را نبايد غليظ به كار ببريد چون رنگ غليظ نمي گذارد ساير رنگها از زير آن ديده شوند و نقاشي آبرنگ به نقاشي با گواش شبيه خواهد شد. قلم مو را بعد از هر رنگ در آب تميز بشوييد و با پارچه خشك كنيد و سپس به رنگ ديگر آغشته نماييد. براي از بين بردن لكه رنگي كه به نظرتان جالب نيست، اسفنج را در آب خيس كنيد و آهسته روي لكه مزبور بكشيد. لكه را با دقت به وسيله اسفنج برداريد. صبر كنيد تا كاغذ خشك شود. پس از آنكه كاغذ كاملاً خشك شد رنگ مورد نظر را به شكل لايه نازك روي آن قرار دهيد. براي اينكه در نقاشي با آبرنگ موفقيت كامل به دست آوريد تمرين را از موضوع هاي كوچك و بسيار ساده آغاز نماييد. دو عدد ميوه، چند فنجان، يك شاخه گل و ... ابتداي اين كار دقيقاً به اين اشيا نگاه كنيد. رنگهاي آنها را تشخيص دهيد، مرز تاريكي و روشني رنگ ها را معين كنيد وبه ساختن آنها بپردازيد.

كلاژ يا وصله گري ( چسباندن مواد و اشياء در نقاشي )



ساختن يك اثر هنري به وسيله اشيا و مواد، عملي لذت بخش و در عين حال آسان است. اين روش توسط ژرژ براك نقاش فرانسوي قرن بيستم معمول گشت. در اين روش به عوض رنگ و قلم مو از كاغذهاي رنگي، يا كاغذ روزنامه، پارچه و مواد ديگر، كه به شكلهاي مختلف بريده شده اند و يك چسب استفاده مي كنيم. تأثيري كه كاغذ رنگي در چشم ايجاد مي كند با تأثيري كه رنگي كه با قلم مو روي بوم گذارده مي شود تفاوت دارد. در اين روش به تركيب رنگ نيازي نيست بلكه انتخاب رنگ ها و چگونگي همجوار نمودن آنها اهميت دارد. به عبارت ديگر كمپوزيسيون مناسبي از تركيب اشياء و رنگ آنها را در ميان موضوعي خاص ايجاد مي كند. با كاغذ كشي، كاغذ هاي شفاف و انواع زرورقهاي رنگي تمرينهاي جالبي مي توان انجام داد، به دليل شفاف بودن اين كاغذها، رنگ كاغذ زير از پشت كاغذي كه روي آن چسبانده مي شود ديده مي شود و توليد نيم رنگهايي مي كند كه با كاغذهاي معمولي نمي توان به دست آورد.

نقاشي با چاپ كليشه ( چاپ دستي رنگي )



چاپ دستي وسيله ساده و سرگرم كننده اي است كه امكان تكرار شكلها را آسان مي كند. با اين روش مي توان نسخه هاي متعددي از يك يا چند شكل ايجاد نمود و در صورت لزوم رنگ آنها را تغيير داد، از اين رويه در تهيه طرح هاي تزئيني، ساختن كاغذ ديواري و نقش پارچه مي توان استفاده نمود. براي تهيه چاپ دستي به نحو زير عمل كنيد:

يك ورق مقواي نازك سفيد كه مقاومت كافي داشته باشد تهيه كنيد. تصويرهايي را كه مي خواهيد تكرار نماييد با مداد نازك روي اين صفحه طرح كنيد. درون شكل ها را با كارد كاغذبري و يا قيچي ببريد. به اين ترتيب كليشه اي با فرم هاي تو خالي پديد مي آيد. كليشه مزبور را روي كاغذ سفيد پونز كنيد. (كاغذ بايد قبلاً روي تخته اي ثابت شده باشد) با رنگ آميزي درون فضاي سفيد نتيجه كار اثري است كه در تصوير زير مشاهده مي كنيد.

چاپ دستي را مي توان با پاشيدن رنگ هم رنگ آميزي نمود. براي اين كار يك مسواك كهنه را در رنگ گواش رقيق فرو كنيد. مسواك را در دست بگيريد و با دست ديگر چوب نازكي را به كليشه تكيه دهيد. مسواك را به لبه چوب بماليد. با اين عمل قطرات رنگ روي كليشه پخش مي شود. براي اينكه شكلها كاملاً رنگ بگيرند اين عمل را چندين بار تكرار نماييد. در اين شيوه براي آنكه رنگها با هم آميخته نشوند پس از پايان رنگ آميزي هر شكل روي آن را با يك تكه كاغذ بپوشانيد. اگر شيوه رنگ پاشي با مسواك را خوب ياد بگيريدمي توانيد با كم و زياد كردن مقدار رنگي كه روي شكلها مي پاشيد حجم و سايه روشن شكل را هم مجسم سازيد. اگر چند رنگ را روي يك شكل بپاشيد رنگهاي تركيبي جالبي پديد خواهند آمد. به طور مثال اگر دو رنگ متضاد مثلاً سبز و قرمز را روي يك شكل بپاشيد، نقطه هاي رنگين در كنار هم تأثير چشمگيري خواهند داشت. به غير از مسواك از رنگ پاش هاي ديگر نظير اسپري هاي رنگ و نيز فوتك رنگ كه بافتي مشابه بافت روش مسواك دارد و يا اير براش كه نوعي پمپ رنگ پاش در ابعاد كوچك مي باشد، مي توان استفاده كرد. در چاپ رنگي بايد نكات زير را رعايت نمود:

رنگ را در ظرفي با آب مخلوط نماييد. غلظت اين مايع بايد متعادل باشد. مسواك نبايد بيش از حد از مايع رنگين انباشته باشد چون در اين صورت قطرات درشت رنگ روي كار خواهد چكيد. مسواك را با ملايمت و با حركت يكنواخت به لبه تخته بكشيد. پيش از آنكه رنگ خشك شود رنگ ديگري روي آن نپاشيد. پس از پايان رنگ آميزي كليشه را به آرامي از روي ورقه اي كه شكل ها بر روي آن چاپ شده است برداريد.


چاپ دستي را روي پارچه و گوني هم مي توان انجام داد. براي رنگ آميزي روي پارچه، رنگهاي مخصوصي وجود دارد كه ثابت مي ماند و قابل شست و شو هم هست ولي با رنگ گواش غليظ هم مي توان نقوش را روي پارچه چاپ نمود. پارچه زبر و انواع پارچه هايي كه الياف درشت دارند براي اين كار مناسب ترند. اگر پارچه اي كه انتخاب مي كنيد از جنس گوني باشد قبلاً سطح آن را سفيد كنيد و سپس نقوش را روي آن چاپ بزنيد. براي چاپ روي گوني و پارچه، قلم مو و بالشتك به كار ببريد.


رنگ

رنگ


اگر نور سفيد ( نور خورشيد ) را به وسيله منشور مثلث القاعده تجزيه كنيم، نواري از يك سلسله رنگهاي پيوسته از قرمز، نارنجي، زرد، سبز و آبي گرفته تا بنفش به وجود مي آيد. اگر اين اشعه رنگين به وسيله يك عدسي جمع شود، از تجمع آنها مجدداً نور سفيد حاصل مي گردد. اين تجزيه طيف نور بعد از باران به اسم قوس قزح ( رنگين كمان ) ديده مي شود.

وقتي نور سفيد به يك جسم رنگي مي تابد، شيء مزبور قسمتي از آن را جذب و نور را منعكس مي كند. هر جسمي بر حسب رنگ خود، نور همرنگ خويش را منعكس مي كند. مثلاً يك جسم قرمز، نور قرمز را منعكس مي كند و ساير نورها را به خود مي گيرد. هر گاه جسمي تمام طول موجها را جذب كند به رنگ سياه ديده خواهد شد و اگر همه آنها را منعكس نمايد، سفيد به نظر خواهد آمد.

خواص رنگ:

رنگها داراي خواص زير مي باشند:

- شدت رنگ: كه مربوط به پر رنگي و كم رنگي آن است. رنگهاي اصلي داراي بالاترين شدت رنگ يا درخشندگي مي باشند.



۲- ارزش رنگ: روشني يا تاريكي رنگهاي مختلف را ارزش رنگ مي گويند. رنگهاي تاريكتر و شفافتر از نظر بصري سنگيني و وزن بيشتري از رنگهاي روشن تر و خفه تر دارند. رنگهاي تيره به نظر كوچكتر از رنگهاي روشن مي آيند.



۳- ته رنگ (Hue ) هيو: هيو اسامي رنگهاي مختلف مثل قرمز يا آبي يا سبز است.

رنگهاي سرد و گرم



شايد صحبت از گرمي و سردي رنگ عجيب به نظر برسد اما تجربه علمي نشان داده است كه در يك اتاق سبز يا آبي (سبز و آبي جزو رنگهاي سرد هستند ) احساس سرما به انسان دست مي دهد. در حالي كه اتاقي به رنگ قرمز يا نارنجي حس گرما را در انسان بيدار مي كند. در تجربه مذكور، افرادي كه در اتاق سبز آبي بوده اند در حرارت 15 درجه احساس سرما كرده اند، حال آنكه ساكنان اتاق نارنجي، قرمز در حرارت 11 تا 13 درجه سانتي گراد احساس سرما نكرده اند. در حقيقت رنگهاي سرد، گردش خون را كند مي كنند و رنگهاي گرم باعث سرعت جريان آن مي گردند. براي نمايش اجسام نزديك از رنگهاي گرم و براي نمايش اجسام دور از رنگهاي سرد استفاده مي شود. رنگهاي گرم مانند انواع زرد، قرمز و نارنجي و رنگهاي سرد مانند انواع آبي، سبز و بنفش.
رنگ مايه (توناليته)



غرض از توناليته يا رنگ مايه درجات مختلفي از رنگ مي باشد كه با نور منعكس شده از ماده رنگي رابطه دارند. درجات مختلف رنگ را يك بار به وسيله تركيب با سفيد و نيز به وسيله رقيق كردن رنگ با آب مي توان به دست آورد.



رنگهاي اصلي و فرعي



رنگ اصلي، رنگي است كه آن را از تركيب رنگهاي ديگر نتوان به دست آورد. بر اساس تئوري كلاسيك رنگ، رنگهاي اصلي عبارتند از: زرد، قرمز، آبي. از حيث نظري، با استفاده از اين سه رنگ و افزودن سفيد، تمام رنگهاي طيف را مي توانيم به دست آوريم. رنگهاي اصلي در نهايت درخشندگي و اشباع مي باشند. رنگهايي كه مستقيماً از تركيب رنگهاي اصلي به دست مي آيند به رنگهاي فرعي موسومند و عبارتند از: نارنجي كه از تركيب قرمز و زرد، بنفش كه از تركيب قرمز و آبي،سبز كه از تركيب آبي و زرد به وجود مي آيند.

رنگهاي مكمل و متضاد



دو رنگ مكمل دو رنگي هستند كه تمام رنگهاي طيف را در خود داشته باشند . مثلاً رنگهاي قرمز و سبز دو رنگ مكمل يكديگرند . زيرا رنگ سبز تركيبي از زرد و آبي است و قبلاً گفتيم كه زرد و آبي و قرمز رنگهاي اصلي هستند كه از تركيب آنها مي توانيم تمام رنگهاي طيف را به دست بياوريم. بنابراين، رنگ مكل هر رنگ اصلي عبارت است از تركيب دو رنگ اصلي ديگر. هر دو زوج رنگ مكل با يكديگر متضاد نيز مي باشند. يعني در كنار يكديگر اختلاف شديدي را به چشم مي آورند. به طور مثال در يك فضاي وسيع سبز رنگ چند لكه كوچك قرمز به راحتي به چشم مي خورد و خود را نمايان مي سازد و با درخشندگي، تضاد خود را با زمينه سبز نشان مي دهد و تعادل لازم را در چشم برقرار مي كند.



طبيعت بي جان
شيوه رنگ آميزي با مداد رنگي



مداد رنگي از ساده ترين و سريعترين ابزار هاي نقاشي مي باشد كه داراي ويژگي هاي خاصي است. به وسيله مداد رنگي خطوط نازك و ظريف و نيز سطح هاي رنگي بزرگ و همچنين انواع رنگها و نيم رنگهاي ممكن را مي توان به وجود آورد. با اين ابزار مي توانيد با سرعت نقاشي كنيد و با كم و زياد نمودن فشار دست قدرت رنگ ها را شديد يا ضعيف نماييد. مداد رنگي به وسيله پاك كن پاك مي شود و تغييراتي را كه لازم است در نقاشي ايجاد شود، امكان پذير مي سازد. بر روي انواع كاغذ هاي نرم و زبر مي توان به راحتي با اين وسيله كار كرد مداد رنگي بر روي كاغذ زبر ايجاد بافت هاي گوناگوني مي كند كه از نظر بصري تأثير خاصي دارد. مداد رنگي از گروه رنگ هاي نيمه شفاف است كه به راحتي با يكديگر مخلوط مي شود و مي توان رنگها را به صورتي با يكديگر مخلوط كرد كه در عين آنكه هر دو رنگ خاصيت رنگي خود را حفظ مي نمايند، موجب پيدايش رنگ تازه اي نيز خواهند شد. سعي كنيد بيش از دو يا سه رنگ را با يكديگر مخلوط نكنيد زيرا از درخشندگي رنگ كاسته خواهد شد. نرمي يا سختي نوك مداد رنگي نيز در رنگ آميزي طرح مؤثر مي باشد. آزادي عمل در طرز كار با اين وسيله موجب مي شود كه به تنوع زيادي در نقاشي دست يابيد.


هنر مدرن و نقاشی کودکان

هنر مدرن و نقاشی کودکان






اولین گروه از هنرمندانی که به نقاشی کودکان توجه کردند، اکسپرسیونیست‌های متقدم بودند. آنان به دلیل نزدیکی روحی و نوع کارکرد هنری‌شان در اواخر قرن نوزدهم به هنر کودکان به‌طور جدی اهمیت دادند. خصایصی که در نقاشی کودکان وجود دارد و برخی از آن ویژگی‌ها که در مکتب اکسپرسیونیسم حضور دارد، به طور اجمال عبارتند از:



کژنمایی واقعیت بیرونی، عدم اطاعت محض از طبیعت، عدم بهره‌وری از اصول و مفاهیم سنتی زیبایی‌شناسانه (غیر خلاق)، مبالغه و اغراق در صور طبیعی، نمادگرایی و پرداختن به عواطف درونی، رازپردازی‌های سوررئالیستی، دید رنگی، عواطف تند رنگی، هماهنگی‌های ناب تصویری عاری از صور عینی یا استعاری، پرداختن به انگیزش‌های آزاد ذهنی (هنری)، سپردن خویشتن خویش به نیروهای خلاق بیان شکل و رنگ، پرداختن به موضوع‌های خیالی، شاعرانه، افسانه‌ای و بیان قوی را در اختیار تجربه‌های ذهنی قرار دادن، هادی درونی ناهشیار، شوخ‌طبعی هنری، تمایل به انگیزش‌های خودجوش، بی‌خیالی شادمانه و متانت، بی‌مقصدی در خلق اثر هنری و نهایتاً تنها قانون آنان «ضرورت درونی».



شاید علت توجه پیروان مکتب اکسپرسیونیست‌ به نقاشی‌های کودکان با عنایت به کودکی درونشان باشد و این نزدیکی هنری و فعالیت‌های آگاهانه‌ی هنرمندان خلاق باعث نوعی نگرش جدید در جهان هنر شد و موجب ابداع مکاتب هنری در قرن بیستم گشت. رویین پاکباز در تعریف «نقاشی کودکان» چنین می‌نویسد : «نوعی بیان تجسمی خودانگیخته مربوط به کودکان و نوجوانان (تقریباً از ۵ تا ۱۵ سال) است که با هنر بدوی همانندی دارد.



با در نظر گرفتن محدوده‌ی هنر بچه‌ها، نوعی کمال احساس و بیان در آن قابل تشخیص است. در سده‌ی بیستم، همگام با ارزیابی‌های انگیزه‌های غریزی در فرآیند خلاقیت هنری، توجه به کیفیت‌های بارز رنگ و طرح در نقاشی‌ بچه‌ها نیز اهمیت یافته است. بسیاری از هنرمندان مدرن چون کله، پیکاسو و ماتیس عمیقاً تحت تأثیر بیان کودکانه قرار گرفته‌اند»(۱)



زمانی که هنرمندان بزرگی همچون کاندینسکی، کله، شاگال و بسیاری دیگر برای یافتن شیوه‌ی جدید در هنرهای تجسمی تلاش می‌کردند، و قصد این را داشتند که انقلابی تازه در هنرهای تجسمی به‌وجود آوردند و سنت‌های گذشته را درهم شکنند و طرحی نو دراندازند، به بیان کودکانه گرایش پیدا کردند. این نگاه نو که در ابتدا با واکنش‌های متعدد اجتماعی همراه بود در نهایت هر چه به انتهای بیستم حرکت می‌کرد، حقایق بیشتر کشف می‌شد و مسئله شفافیت عمیق‌تری می‌یافت و علت گرایش هنرمندان مطرح جهان و تئورسین‌های هنر نوین به سوی هنر کودکان آشکارتر می‌گشت.



در جهان معاصر ده‌ها سبک و مکتب هنری در ‌جهان هنر به منصه ظهور رسیده است و در بسیاری بیان ساده، بی‌آلایش و ابتدایی کودکانه مورد توجه قرار گرفته است. این رویکرد زمانی قوت گرفت که «نواندیشی» در هنرهای گوناگون ضرورتش بیشتر مشخص شد و هنرمندان بزرگی منابع الهام آثار خود را از نقاشی‌های کودکان یافتند.



پیکاسو برای منبع تخیل خود، آفریقا را کشف کرد و به‌دنبال آن تحقیقات مفصلی پیرامون هنر قبایل گوناگون آفریقایی، مکزیک، بربرها و انسان‌های بدوی و غارنشین انجام گرفت. این پژوهش‌های جدید ثابت کرد که هنر در قالب روحیات ملت‌ها و کیفیت تمدن‌ها به‌وجود می‌آید و برعهده‌ی نقاشان معاصر است که به تمامی این سبک‌های بیانی خلاق غیر مکشوف بپردازند و صادقانه اعتراف کنند که هنر را صرفاً آکادمی‌ها به هنرمندان نیاموخته‌ است بلکه بسیاری از منابع خلاقیت همچنان وجود دارند که کشف نشده‌اند.



در نتیجه هنرمندان به هنر کودکان برای دست‌یابی به بیانی تازه توجه کردند و آن را نوعی بیان هنری به شمار آوردند که دارای ویژگی‌های هنر انسان ابتدایی و سبکی همانند سبک هنرمندان نوپرداز آگاه امروز است. افزون بر این، هنرمندان خلاق معاصر به این نتیجه رسیدند که هنر خود را چون نقاشی‌های کودکان ساده و پر رمز و راز ارایه دهند، البته به شکلی اصیل‌تر و مؤثرتر تا شاید انعکاس واقعی ایده ی هنرمند باشد.



کودک به‌‌آسانی و بدون هیچ قید و بندی از احساس و برداشت خود سخن می‌گوید و آن را با خطوط و رنگ عرضه می‌دارد. لذا برخی از هنرمندان از این کارکرد، استفاده کردند و دلبسته‌ی آن شدند. از زبان آن‌ها بارها نقل شده است که: «هنری که هنرمند آگاه امروزی آرزوی رسیدن به آن را دارد، هنر کودکان است»(۲) هنری که در عالی‌ترین و در عین‌حال ساده‌ترین شکل خود، با ما به سخن می‌نشیند، هنری صادق. هنر کودکان در مقابل هنرهای دیگر یک ویژگی شاخص دارد. این خصلت مهم این است که هنر کودکان هنری است که هیچ تمدن و فرهنگی آن را پژمرده نساخته است. رؤیای دیرپای انسان برای بازگشت به روزگار کودکی و صداقت و رهایی است، رهایی از تأثیرات تمدن صنعتی.



ویژگی‌هایی را که مکتب رمانتیسم و انتزاع‌گرایان به ما ارایه داده‌اند، اوج تجلی آن در هنر بدوی و کودکانه نهفته است. اصولاً در قرن حاضر هنرمندان به هنری عنایت دارند که آمیزه‌ای از آگاهی و ناخودآگاهی است که در این خصوص کودک از دیگران پیشی گرفته است. «کبرا» نام گروهی است که در سال ۱۹۴۸ و توسط چندین تن از هنرمندان و منتقدان در پاریس شکل خاص خود را یافت. آپل، الشینسکی، یورن، دوبوفه و چند نمایشگاه و انتشار یک مجله کردند. گروه «کبری» در سال ۱۹۵۱ منحل شد اما در جریان بعدی هنر شمال اروپا اثری مهم برجای گذاشت.



شیوه‌ی این گروه «نواندیش» در هنر نقاشی، بهره‌‌گرفتن از سمبل‌ها در رنگ‌گذاری، بیان شاعرانه‌ی اشکال و زبان خاص هنر کودکان بود. لذا هنر معاصر شاهد تحولی است که در آن هنر هنرمند یک لحظه‌ی شاعرانه و شوق‌انگیز با حرکت سریع دست را تجربه می‌نمود و احساس خود را همچون نقاشان شرق دور بر روی سطح بوم یا کاغذ انتقال می‌داد.



در ماجرای کار خلاقه‌ی کودک، یک اتفاق بزرگ روی می‌دهد. این اتفاق بزرگ ارتباط کودک با اثرش است. او با کار خود به‌پیش می‌رود، به جایی که دیگر اثر، راهبر است و کودک خلق خودبخودی را آغاز می‌کند و هدایت‌گرِ ناهشیاری او را به‌سوی ناب‌ترین شکل‌ها و رنگ‌ها رهنمون می‌نماید.



این اتفاق را همه‌ی کودکان تجربه کرده‌اند و لحظات شیرینش را به‌یاد دارند، زمان حرکت و خلق کردن دقیقاً لحظه‌ی زیبایی است، برای کودک فعالیت‌های خلاق جزو پُرشعف‌ترین لحظات ناب زندگی است، این لحظه زمانی است که کودک کارش را با احساس و عاطفه آغاز می‌کند و با همان شور و شعف و احساس کاملاً شخصی به پایان می رساند.



فعالیت خلاق هنری کودکان و بزرگسالان در این نقطه شبیه به یکدیگر می‌شود. زمانی که انسانی ـ کودک یا بزرگ‌سال ـ به خلق هنری می‌پردازد، هنر و خلاقیت آن‌ها را با خودش می‌برد و احساسات ناب هنری است که به او می‌گویداین‌جا چه رنگی باشد یا چه شکلی و .... مدرنیست‌ها به دنبال این لحظات شعف‌انگیز هستند، امپرسیونیست‌ها و برخی از هنرمندان نوگرا به این بخش کودکی رسیده‌اند و نگرش کودکانه در اثرشان موج می‌زند، به همین دلیل دیدگاه آنان خاص و شخصی می‌گردد، که درک و فهم آن نیازمند تربیت ذهن و چشمانی مسلح به درک هنر می‌باشد. نقاشان مدرن ویژگی‌های خلاقه خود را از نوع نگرش منتقدانه نسبت به پیرامون و زمان خود به دست آورده‌اند.



آنان با استفاده از نیروی غیرقابل اجتناب و با عشقی نوین به‌دنبال کشف حقیقت بودند، آنان تنها به دیدن با چشم سر قانع نبودند، سایر توانایی‌های ذهنی، «چشم بصیرت» و تخیل کودکانه را با هم توأم کردند تا به درک مفاهیم درست مطالب دست یابند.



مشخصات و ویژگی‌هایی را که به طور خلاصه از مدرنیسم و مدرنیست‌ها برشمردیم، خصایصی بود که دنیا به آن ایمان آورده و آن را تلفیقی از تضادها و واقعیات جهان معاصر می‌پندارد.



کارشناسان هنر تعلیم و تربیت کودکان علت‌های زیادی برای کار خلاقه‌ی کودک قایل هستند که برخی از آن ها را برمی‌شمریم: کارشناسان هدف از نقاشی‌ها و فعالیت خلاقه‌ی کودکی را ارضای جنبه ی شخصی خود می‌پندارند و معتقد هستند که نقاشی کردن برای آنان به منزله‌ی بازی کردن است و آن را نوعی بازی و تصویر ذهنی هم خوانده‌اندو آنان د تحقیقات متعددی، اعتراف کرده‌اند که کودکان در حین نقاشی و کار خلاقه، به‌نوعی به تخلیه ی روانی و شخصی می‌رسند که در نهایت به پرورش جنبه‌های رشد و مهارتی می‌انجامد.



نقاشی و فعالیت‌های خلاقه در کودکان باعث رشد شناخت مواد متفاوت، رشد هوش، رشد زیست شناسی و شناسایی ساختارهای موجود می‌شود و نیز سبب کسب سازگاری با محیط و یافتن نگاه نو. کودکان با نقاشی کردن رویدادهای شخصی را بازسازی می‌کنند و تمایلات شخصی آنان ارضا می‌گردد



کودکان و هرگونه فعالیت‌های خلاقه دیگر در کودکان، حس تسلط، لذت بصری و حرکتی، ایجاد نظم ذهنی ابتدایی و مهم‌تر از همه‌ی این‌ها حس بسط اجتماعی و ارتباط با دیگران را سبب می‌شود، نهایتاً این که متخصصان تعلیم و تربیت هنر کودک، هدف آن‌ها را «آفرینش دنیای نمادین» می‌پندارند.



«و.د.وال»(۴) زبان کودکی را شامل اشاره‌ای، بیان تجسمی، نمونه‌پردازی و حرکات ژست و به‌کار بستند اعمال می‌داند. همچنین او اظهار می‌دارد که آرزوی کودک این است که بتواند آن‌چه را که احتیاج به گفتن دارد به وسیله‌ی رنگ و خطوط توصیف کند.



حال سؤال این است که ویژگی‌های مذکور که در هنر کودکان نهفته است، شامل «هنر بودن» می‌گردد یاخیر؟



منبع :tabadolnazar.com




۱۳۸۸ آذر ۲۵, چهارشنبه

نقاشی باید خلاقانه باشد

مرجان حاجی رحیمی:

همه ما حداقل یکبار نقاشی کردن را تجربه کرده ایم. نقاشی با آبرنگ، مداد رنگی، مداد شمعی و حتی مداد سیاه هریک مزه خودش را دارد. خیلی هایمان هم در کلاس های نقاشی و طراحی شرکت کرده ایم، آن را ادامه داده ایم و یا نیمه راه رها کرده ایم. اما آنچه مهم است حس خوب نقاشی و آرامش خیالی است که هنگام استفاده از رنگ ها برای نقاشی مان به آن دست می یابیم.


کارشناسان حوزه نقاشی درباره چگونگی نقاشی به کودک و نوجوان نظرهای مختلفی دارند. آنها بر این باورند که نقاشی باعث رشد و تعالی می شود پس باید اصول آن رعایت شود. با همین هدف نشست «آموزش نقاشی به کودکان» برگزار شد و چند نفر از کارشناسان این حوزه در این باره سخن گفتند.


گیزلا سینایی

گیزلا سینایی، هنرمند نقاش، مجاری الاصل است که سال هاست در زمینه آموزش نقاشی به نوجوانان فعالیت دارد. او گفت؛ بچه ها قبل از چهارسالگی شکل های ذهنی و سمبلیک می کشند ولی وقتی بزرگ تر می شوند دیگر نمی خواهند در نقاشی هایشان فقط از تخیل استفاده کنند و اگر احتیاج باشد باید برای افزایش توانایی آنها در کشیدن فیلم یا عکس ببینند.

این نقاش معتقد است که بچه ها با هم رقابت دارند ولی توانایی های یکسانی ندارند.


برخی در نقاشی، برخی طراحی و عده ای هم در مبانی استعداد دارند ولی با این وجود می خواهند از هم تقلید کنند و مربی باید آنها را در شناخت استعدادهایشان راهنمایی کند. او گفت؛ متاسفانه در مدارس و حتی نزد والدین، نقاش به اندازه کافی اهمیت ندارد و برای آنها درس هایی مانند ریاضی یا فیزیک مهم است درحالی که نقاشی مانند یک سوپاپ روحی است که اگر جدی گرفته شود، دانش آموز در درس های دیگر هم موفق عمل می کند.

سینایی معتقد است که مربیان نقاشی نباید کودک را برای نقاشی کاملا آزاد بگذارند بلکه باید آنها را هدفمندانه هدایت کنند. این خیلی مهم است که مربیان بدانند از چه شیوه و متدی استفاده کنند تا بتوانند بچه ها را به نقاشی علاقه مند کنند.


او همچنین یکی دیگر از ضعف های آموزش و پرورش درباره آموزش نقاشی را نبود اتاق های جدا در مدارس برای کشیدن نقاشی دانست و گفت؛ امکانات کمی برای نقاشی کشیدن وجود دارد از آن جمله نبود اتاق های ویژه یا حتی کاغذهای بزرگ است به همین دلیل فرهنگسراها و کارگاه های آموزشی می توانند جای خالی این امکانات را پر کنند. او مربی نقاشی را به شعبده بازی تشبیه کرد که بچه ها را هدایت می کند ولی خواست و نظر خودش را در کار آنها دخالت نمی دهد.

سینایی همچنین اضافه کرد که بهتر است بچه ها نقاشی را به صورت گروه های دو یا سه نفره انجام دهند که در این صورت به هم کمک کرده و در نهایت همه از کار راضی شوند. او در خاتمه تاکید کرد که مربیان نقاشی کودکان باید روان شناس نیز باشند تا بتوانند بچه های سرکش، تحت فشار، مضطرب و افسرده را تشخیص داده و با انتخاب موضوع و تکنیک به بهبود آنها کمک کنند.



پرویز کلانتری

پرویز کلانتری یکی از برجسته ترین نقاشان معاصر ایران است. او سال ها پیش مدیر آموزش های هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود. او نیز در این باره می گوید؛ دو قانون طلایی برای آموزش نقاشی به کودکان وجود دارد؛ اول مربی حق ندارد خودش را به بچه ها دیکته کند و از شاگردانش نمونه های کوچک شده خودش را بسازد و دوم اینکه همه بچه ها قرار نیست نقاش شوند بلکه هدف فقط تقویت خلاقیت در آنهاست.


او نقاشی کودکان را بسیار شبیه آثار نقاشان مدرن و پست مدرن دانست و گفت؛ در صورتی که مربی بداند چطور کودک را هدایت کند، این کودک وقتی بزرگ شد از دیدن آثار مدرن و پست مدرن تعجب نمی کند و به راحتی می تواند با آنها ارتباط برقرار کند.کلانتری تاکید کرد که مربی باید کودک را همراهی کند و با پرسیدن پرسش های مختلف ذهن کودک را برای جواب و در نتیجه خلق نقاشی فعال کند.

او همچنین به مثالی اشاره کرد و گفت؛ در مدرسه هنرهای کودک در ایالت کالیفرنیای آمریکا یک اتومبیل جدید را که تازه از کمپانی بیرون آمده بود به بچه ها سپردند تا با آچار آن را اوراق کنند. این نقاش به هیجان بچه ها از اوراق کردن ماشین اشاره کرد و کنجکاوی که برای دانستن چگونگی آن اتومبیل داشتند.

او گفت؛«بچه ها این اتومبیل را برای شناخت تجزیه کردند نه برای اینکه خرابکاری کرده باشند. بچه ها باید نسبت به همه چیز شناخت و آگاهی داشته باشند تا بتوانند حتی آن را بکشند».

نادر فاطمی

نادر موسوی فاطمی، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی و مدرس دانشگاه است. او نیز در زمینه تربیت مربی نقاشی سال ها فعالیت داشته است. او در تلاش است تا واحد آموزش مربی کودک را به واحدهای درسی رشته نقاشی در دانشگاه اضافه کند.او معتقد است که مربیان نقاشی تاکنون هرچه تجربه داشته اند از آزمون و خطاهایی بود که به طور شخصی با آن برخورد کرده اند و متاسفانه هیچ آموزش خاصی ندیده اند.

فاطمی همین طور به پدر و مادرهایی اشاره کرد که از فرزندانشان انتظار دارند که نقاشی رئال و واقعی بکشند و نقاشی ای را خوب می پندارند که به واقعیت نزدیک تر باشد و گفت؛«باید برای والدین روشن شود که نقاشی کردن فقط رئال کشیدن نیست بنابراین در آموزش باید مثلث مربی، کودک و والدین مدنظر باشد».

او هدف از آموزش هنر به کودک را بالابردن سطح درک و شناخت کودک نسبت به خود و محیط اطرافشان ذکر کرد که باعث رشد خلاقیت در او می شود.این مدرس نقاشی ادامه داد؛ جرقه ذهنی در بچه ها لحظه ای است. چیزی که الان برای بچه ها خلاقیت است ممکن است برای مادر و پدرها خنده دار باشد.

سیمین رضائیان

سیمین رضائیان نیز کارشناس نقاشی و سال هاست به طور جدی این هنر را به کودکان آموزش می دهد.چرا همه کودکان دنیا نقاشی می کشند؟ رضائیان در پاسخ به این سوال گفت؛«بچه ها از این طریق مهارت هایی پیدا می کنند. آنها می توانند افکارشان را از طریق نقاشی سازماندهی کنند و مربیان نیز می توانند از طریق نقاشی مهارت های تصمیم گیری، مسوولیت پذیری، تقویت خلاقیت، مهارت های اجتماعی و عزت نفس را به کودکان بیاموزند».

او افزود؛ کودک در نقاشی طعم استقلال را می چشد چراکه او خودش مسوولیت نقاشی اش را به عهده دارد و درنتیجه برای رسیدن به این استقلال به توانمندی هایی می رسد که باعث رشد او می شود.او نیز تاکید کرد که مربی نباید سلیقه خودش را در نقاشی کودک دخالت دهد.

نبع: روزنامه ی کارگزاران شنبه، 29 مهر 1385 - شماره 142

معرفی کتاب عنوان:نقاشی کودکان ومفاهیم آن

نقاشی کودکان ومفاهیم آن














نویسنده:اولیوریو فراری،آنا

مترجم: صرافان،عبدالرضا

ناشر: دستان

نوبت چاپ: هشتم 1382

شابک:2-01-6555-964

تعداد صفحات:195ص:مصور(بخش رنگی)،جدول

موضوع: نقاشی کودکان-جنبه های روانشناسی-کودکان..روانشناسی-طراحی..روانشناسی



در این کتاب شما با دنیای وسیع نقاشی کودکان آشنا می شوید.

کتاب ابتدا نخستین مراحل نقاشی کودکان را بررسی می کند که ابتدائی ترین آن خط خطی کردن است وسپس تکامل چهره نگاری وقصه پردازی در نقاشی کودکان راآورده است.

فصل سوم به نقاشی وزندگی عاطفی کودک می پردازد وشامل بررسی رنگها ،موضوعها،نقاشی خانواده،رابطه محیط ونقاشی،ونقاشی ناسازگاری است.

دو فصل بعدی کتاب در مورد خلاقیت ،تصاویر قالبی وطریقه دخالت والدین یا مربی در نقاشی کودک بحث شده است.نویسنده کاملاً مخالف تصحیح نقاشی کودک وآموزش نقاشی وکپی برداری به کودک است.

او معتقد است در نقاشی ،همانند خواب ورویا،کودک خود را از ممنوعیتها رها می سازد و با ما –در حالتی ناخودآگاهانه-درباره مسائل،کشفیات و دلهره هایش صحبت می کند.به همین دلیل اصرار دارد که اگر آموزش نقاشی را بر پایه تصحیح نقاشی قرار دهیم و به آنها تمرین کپی وتقلید را بیاموزیم،به از بین بردن خلاقیت در فرزندانمان کمک کرده ایم.

در این کتاب متوجه می شوید،حذف بعضی از افراد خانواده،ارزش کم وبیش سنگین برای بعضی قسمتهای بدن قائل شدن،بکارگیری رنگ،از بین بردن یا بیش از حد بزرگ جلوه دادن بعضی حوادث ،همگی حکایت از نشانه ها وعلائمی می کنند که دارای معانی روشن هستند و شما می توانید با کمی دقت قادر به مشاهده وتعبیر آن شوید.

تفسير نقاشي كودكان / مفاهيم نمادها




تفسير نقاشي كودكان / مفاهيم نمادها:



نقاشی، زبان و احساس زبان است. كودكان برخلاف بزرگسالان هستند و آنها از طریق نقاشی كشیدن، قصه گویی، بازی كردن و… شناخته می شوند.



نقاشی به ما كمك می كند تا به دنیای درونی و روح كودك پی ببریم، بدانیم چه نیازهایی دارد، آیا كودك ناسازگار یا بیمار است؟ در بزرگسالی می خواهد چه كاره شود و… به دلیل علاقه ی بسیار ی از خانواده های عزیز و اهمیت نقاشی كودكان در این مقاله مفهوم خورشید، ماه، آسمان، زمین، اتومبیل و حیوانات رابا هم بررسی می كنیم، لطفاً توجه داشته باشید كه شما به كودك، موضوع نقاشی نمی دهید و خودش آزادانه نقاشی می كند.



1ـ خورشید و ماه:

در اغلب نقاشیهای كودكان، خورشید دیده می شود. خورشید نشانه ی امنیت، خوشحالی، گرما، قدرت و به قول روانشناسان خورشید به معنی پدر است. وقتی رابطه كودك و پدر خوب است كودك خورشید را در حال درخشیدن می كشد و وقتی رابطه‌ی آن دو مطلوب نیست كودك خورشید را در پشت كوه ناپدید می كند.



ترس كودك از پدر به رنگ قرمز تند و یا سیاه در نقاشی دیده می شود. البته با یك نقاشی ما به قضاوت نمی پردازیم بلكه باید چندین نقاشی كودك را بررسی كرد. ماه نشانه ی نیستی است. اغلب كودكان ماه را كنار قبر و قبرستان می كشند. كودكان در نقاشی خود ماه را با مرگ معنی می بخشند.



2ـ آسمان و زمین:

آسمان به معنی الهام و پاكی است. ولی زمین به معنی ثبات و امنیت می باشد. كودكان خیلی كوچك هیچ وقت خطی برای نشان دادن زمین ترسیم نمی كنند، ولی در سن 5 یا 6 سالگی كه آغاز به درك دلایل منطقی می كنند به كشیدن زمین نیز می پردازند.



3ـ اتومبیل:

درجامعه ی امروزی ماشین نشانه قدرت است، به همین دلیل در نقاشیهای كودكان مخصوصاً پسر بچه ها ماشین زیاد دیده می شود. وقتی یكی از اعضای خانواده كه اغلب پدر و گاهی خود كودك است، رانندگی می كنند، از دیدگاه برون فكنی اهمیت پیدا می كند. بیشتر نوجوانان به بهانه ی اینكه كشیدن تصویر آدم حوصله شان را سرمی برد یا سخت است، از كشیدن شكل آدم خودداری می كنند اما به اعتقاد پژوهشگران ترجیح دادن كشیدن ماشین در این دوره خود به خود نشان دهنده ی وابسته بودن شخص به دنیای خارج و زندگی ماشینی است. البته این مسائل بستگی به سن، فرهنگ و عوامل ذهنی و… نوجوان دارد.



4ـ حیوانات:

اگر در نقاشی كودك شما تصاویر حیوانات دیده می شود ، ممكن است دلایل مختلفی وجود داشته باشد كه شما با صحبت كردن با كودك پی به آن می برید. كودكی كه در روستا زندگی می كند و یا حیوانات خانگی دارد و یا عاشق حیوانات باشد و یا حتی زیاد به باغ وحش برود طبیعی است كه حیوان بكشد. پس فرهنگ و طرز زندگی كودك در خانواده از اهمیت زیادی برخوردار است. اگر كودك به نوعی با حیوانات رابطه نداشته باشد و حیوان برای او در دسترس نباشد تصویر حیوان در نقاشی او اهمیت خاصی پیدا می كند. گاهی ممكن است كودك احساس گناه و تقصیری را كه تجربه كرده و جرأت نكرده آن را ابراز كند در نقاشی و در قالب حیوان نشان دهد.



مثلاً كودكی ممكن است به دلیل اینكه دیشب درجایش خرابكاری كرده و سرزنش شده ، احساس گناه كرده باشد و در نقاشی اش شكل حیوان خاصی را مثل مارمولك بكشد. كشیدن حیوانات درنده نشانه ی فشارهای درونی مخفی كودك است. مثلاً كودكی كه نسبت به برادر كوچكتر تازه به دنیا آمده اش حسادت می كند، در نقاشی ممكن است گرگ بكشد كه این نشان دهنده ی ترس و دلهره ی كودك از تازه وارد كوچولو است.دوستان خوبم، توجه داشته باشید كه در تجزیه و تحلیل نقاشی كودكان كه كاری بسیار ظریف و حساس است چون یك كار تخصصی و تجربی است شما رأی قطعی نمی دهید. كودك شما باید خودش به میل خودش موضوع نقاشی را اتنخاب كند.



شما نباید بالای سر او بنشینید و به او مداد رنگی به میل خودتان بدهید. او در نقاشی كردن باید آزادی كامل داشته باشد. در پایان نقاشی از كودك بخواهید كه در مورد تصاویر كشیده شده برای شما حرف بزند. این گونه اطلاعات به شما در تجزیه و تحلیل نقاشی كودك كمك می كند. كودكان را به كشیدن تشویق كنید اما آنها را مجبور نكنید كه همین الان برای شما نقاشی بكشند.



منبع : سایت عیاران




هنر مدرن و نقاشی کودک

در قرن بیستم، با همراه شدن  انگیزه های غریزی در فرایند خلاقیت هنری ، توجه به کیفیت های بارز رنگ و طرح در نقاشی کودکان نیز اهمیت یافته است . بسیاری از هنرمندان مدرن چون پل کله ، پابلو پیکاسو و ماتیس عمیقا تحت تاثیر بیان کودکانه قرار گرفته اند.

تعریف نقاشی کودک

روئین پاکباز در تعریف نقاشی کودکان چنین می گوید: نوعی بیان تجسمی خود انگیخته مربوط به کودکان و نوجوانان که با هنر بدوی همانندی دارد.با در نظر گرفتن محدوده هنر بچه ها ، نوعی کمال احساس و بیان در آن قابل تشخیص است.

۱۳۸۸ آذر ۲۳, دوشنبه

سلام این وبلاگ برای دوستداران نقاشی کودک درست شده .اگر نظری دارین خوشحال میشم با همه در میون بزارین .